کد مطلب:321282 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

جواب از استدلال به حدیث ابی حمزه ثمالی از اباجعفر محمد بن علی (لو خرج قائم آل مح
حكایت غریبی است كه در فطرت این مرد امانت و دیانت نیست و تمام همتش مصروف اشتباه كاری است و لابدم كه تمام حدیث را از عصمت و رجعت نقل كنم و چون در نسخه ی مطبوعه عصمت و رجعت بعضی كلمات ریخته دارد از بحار و عوالم مواضع ریخته را نسخه بدل می گذارم تا ببینی كه این همه جهدی كه می كنند كه اخبار آل محمد (ع) را بر حالات میرزا علی محمد از مخذولیت و جبن و عجز او تطبیق نماید بیجا است و نخواهد شد پس در عصمت و رجعت است عن ابی حمزة الثمالی قال سمعت ابا جعفر محمد بن علی یقول لو خرج قائم آل محمد علیهم السلم لنصره الله بالملئكة المسومین و المردفین والمنزلین والكربیین یكون جبرئیل امامه و میكائیل عن یمینه و اسرافیل عن یساره والرعب مسیرة شهر امامه و خلفه و عن یمینه و عن شماله والملائكة المقربون حذائه اول من یبایعه محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و علی (ع) الثانی و معه سیف مخترطه یفتح الله به الروم والصین والترك و الدیلم والسند والهند و كابل شاه والخرویا ابا حمزة لا یقوم القائم (ع) الاعلی خوف شدید و زلزال و فتنة و بلاء یصیب الناس و طاعون قبل ذلك و سیف قاطع بین العرب و اختلاف شدید من الناس و تشعتت فی دینهم و تغیر فی حالهم حتی یتمنی الموت صباحا و مساءا من عظم ما یری من كلب الناس و اكل بعضهم بعضا و خروجه اذا خرج عند الایات و القنوط فیاطوبی لمن ادركه و كان من انصاره والویل كل الویل لمن ناواه و خالف امره و كان من اعدائه ثم قال یقوم به امر جدید و كتاب جدید و سنته جدیدة
و قضاء جدید علی العرب شدید لیس شانه الا القتل لا یستتیب احدا و لا تاخذه فی الله لومة لائم این است تمام حدیث كه از عصمت و رجعت نقل شد و بعضی مواضع كه با عوالم و بحار اختلاف داشت در حاشیه نوشتیم و عمده وجه استدلال این شخص همین بوده كه در این نسخه حتی یتمنی الموت بوده است و آن را راجع به امام كرده است كه دلالت كند بر اینكه این صدمات راجع به امام است و میرزا علی محمد هم از همین باب صدمات بر او وارد آمده حال باید ترجمه ی حدیث را از برای عوام ذكر نمود تا ببیند كه چه حكایت است می فرماید كه اگر بیرون آید قائم آل محمد (ع) هر آینه نصرت بكند او را خداوند به ملائكه مسومین و مردفین و منزلین و كروبیین و جبرئیل پیش روی او است و میكائیل از راست و اسرافیل از چپ و ترس در دل مردم از جلو و عقب و راست و چپ او یك ماه راه سیر می كند و ملئكه مقربین در برابر اویند و اول كسی كه بیعت می كند با او رسول خداست (ص) و دویم علی (ع) و با او است شمشیر برهنه فتح می كند خداوند به آن شمشیر یا از برای امام روم و چین و ترك و دیلم و سند و هند و كابل شاه و خرز را ای ابوحمزه بر نمی خیزد قائم (ع) مگر بر خوف شدیدی و زلزالی و فتنه و بلائی كه به مردم برسد و طاعونی پیش از این و سیف قاطعی میان عرب و اختلاف شدیدی از مردم و تفرقی در دینشان و تغیری در حال شان تا اینكه آرزو كند آرزو كننده مرگ را صبح و شام از بزرگی آنچه می بیند از اذیت مردم و خوردن بعض ایشان بعضی را و بیرون آمدن او وقتی كه بیرون می آید در نزد ما پرسی و ناامیدی است پس خوش بحال كسی كه درك بكند او را و از انصار او باشد و ویل كل ویل از برای كسی كه دوری بكند از او مخالفت امر او را بكند و از دشمنان او باشد بعد فرمود بر می خیزد به امر تازه و كتاب تازه و سنت تازه و قضاء تازه كه بر عرب دشوار است و نیست شان او مگر كشتن و توبه قبول نمی كند از كسی و اثر در او نمی كند ملامت هیچ ملامت كننده حال تو را به حق خود صاحب الامر (ص) ملاحظه كن از اول این حدیث تا آخر ببین كسی كه خداوند این قسم نصرت بكند او را به ملائكه خودش و اینطور قتل كند ممكن هست كه ترس از كسی داشته باشد به حدی كه آرزوی مرگ كند كسی كه ترس دارد معلوم است كه اعتماد به نصرت پروردگار ابدا ندارد و كسی كه مردم بتوانند بر او اذیتی وارد بیاورند معلوم است كه خداوند او را نصرت نكرده زیرا كه محال است كه كسی را خدا نصرت كند و معذلك خلق تاب مقابلی او را داشته باشند چنانكه در جنگ بدر دشمنان تاب مقاومت پیغمبر را نیاوردند زیرا كه خداوند ملائكه را برای نصرت آن حضرت فرستاده بود و امیرالمؤمنین (ع) هم كوشش فرمود و صبر نكرد این بود كه دشمن را دفع داد و نصرتی كه خداوند از برای سیدالشهداء (ع) فرمود نصرت از جهت حجت و برهان بود نه از جهت دفع اذیت دشمنان و اگر چه ملائكه و جن را به نصرت حضرت فرستاد اما آن حضرت مخیر در قبول نصرت بود قبول نفرمود زیرا كه رضای پروردگار را می دانست
كه در شهادت است چنانكه حضرت پیغمبر (ص) در خواب به آن حضرت فرمود كه یا حسین اخرج الی العراق تالله شاء ان یراك قیلا و از این جهت حضرت قبول نصرت ملائكه را نفرمود و آنها را رخصت دفع نداد و این است كه خداوند آنها را مجاور قبر مطهرش قرار داد كه آن روز كه صاحب الامر تشریف می آورد حضرت كنند و خون او را از دشمنانش بگیرند چنانكه اخبار پر است از این مضامین پس ای مرد این همه جان مكن اگر بنا باشد كه مردم ای صاحب الامر (ص) این قسم رفتار كه با سیدالشهداء (ع) نمودند بكنند اینكه خون خواهی نمی شود بلكه خونی است بالای خونی و قتلی است بالای قتلی و خداوند فرموده و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا و این درباره ی سیدالشهداء است و ولی او صاحب الامر است و سلطنت او سلطنت باطنی منظور نیست زیرا كه سلطنت باطنی از برای خود سیدالشهداء (ع) هم بود و معذلك او را مظلوم فرمود پس اگر صاحب الامر هم همینطور مظلوم و مقهور باشد می بایست بفرماید فقد جعلنا ولیه مظلوما و اینطور نفرمود و همچنین فرموده است و من عاقب بمثل ما عوقب به ثم بغی علیه لینصرنه در تفسیر فرموده اند آن را به پیغمبر (ص) كه چون دشمنان اراده قتل او را داشتند و او هم دشمنان را و قتل كرد بعد باز بر او ظلم كردند و سیدالشهداء را شهید كردند خداوند او را نصرت می كند به قائم و ملاحظه كن كه درباره ی قائم فرموده لینصرنه الله و درباره ی سیدالشهداء (ع) فرمود ثم بغی علیه اگر هر دو باید امرشان به یك منوال باشد و مقهور و مظلوم و حقشان مغصوب باشد جهت چیست كه یكی منصور شده و یكی بغی بر او وارد آمده خلاصه كه والله حیف است كه انسان این همه جان بكند و زحمت بكشد و بكد یمین و عرق جبین خود را به جهنم بفرستد و از خداوند مسئلت می كنم به حق قائم آل محمد (ع) كه ما را بر دین خود و ولایت آل محمد (ع) و ولایت اولیائشان و برائت از اعدائشان ثابت دارد و از جمله اخبار است فی البحار و العوالم اذا ظهرت رایة الحق لعنها اهل الشرق والغرب فی البحار اذا رفعت و ایة القائم لعنها اهل الشرق والغرب.